برنامه ریزی و بهره وری فردی، مدیریت وظایف، موفقیت شغلی و فردی، تکنیک پومودورو، برنامه های کاربردی جهت مدیریت کارها
۰

این عوامل مرتبط با بهره وری را بشناسید

Productivity components

آیا این عوامل مرتبط با بهره‌ وری را می‌شناسید؟

در یک کارخانه، یا در شغل‌هایی مانند خط مونتاژ که در آن، فقط یک نوع فعالیت انجام می‌گیرد، مفهوم بهره‌وری ساده است: هر چه در یک بازه زمانی، تولید بیشتر باشد، کارآمدی و بهره‌وری بیشتر خواهد بود؛ درواقع کار شما تغییر چندانی نمی‌کرد. در چنین محیط‌هایی فضای بسیار کمی برای انجام هوشمندانه کارها وجود دارد.

اما اگر در حال مطالعه این مطلب هستید، به‌احتمال‌زیاد حرفه و شغل شما ازاین‌دست نیست. احتمالاً شغلتان مرتبط با سرمایه فکری است، پیچیده و دائماً در حال تغییر است و آزادی عمل بیشتری نسبت به قبل درباره زمان و نوع کاری که می‌خواهید انجام دهید، دارید. ممکن است کنترل کاملی بر کار خود نداشته باشید، اما بسیار بیشتر از فردی که در یک کارخانه یا در خط مونتاژ فعالیت می‌کند، بر کار خودکنترل دارید.

امروزه در بیشتر مشاغل، کارایی دیگر کافی نیست. هنگامی‌که در زمان کمتری، کارهای بیشتری در مقایسه با هر زمان دیگری برای انجام دادن دارید و همچنین آزادی و انعطاف بی‌نظیری در نحوه انجام آن‌ها دارید، بهره‌وری دیگر به میزان کارایی شما وابسته نیست. در حقیقت بهره‌وری، به میزان موفقیت شما بستگی دارد. این مستلزم آن است که هوشمندانه‌تر کارکنید و زمان، توجه و انرژی خود را بیش‌ازپیش، بهتر مدیریت نمایید.

در بررسی‌هایی مختلف که در کتابی با عنوان، پروژه بهره‌وری بر روی عوامل مرتبط با بهره‌ وری انجام‌شده است. هر تکنیک بهره‌وری که وجود دارد در ارتباط و مرتبط با مدیریت این سه عامل است: زمان، توجه و انرژی. در مطلب قبلی نیز در این صفحه توضیحاتی در مورد عوامل مرتبط به بهره وری شخصی داده شده است.

عوامل مرتبط با بهره وری

 

در مشاغل نوع کارخانه‌ای، مدیریت توجه و انرژی چندان مهم نیست، زیرا کارهای ساده و تکراری موجود در مشاغلی از این دست، نیاز چندانی به این دو ندارند. درنتیجه، مدیریت توجه و انرژی چندان مهم نیست، زیرا تنها مدیریت درست زمان، برای آن‌ها کافی است واگر ساعت هشت صبح سرکار حاضر و برای هشت ساعت کارکنید، و در پایان ساعت چهار  محل کار را ترک کنید، حقوق مناسبی دریافت کرده و زندگی نسبتاً شادی را خواهید داشت.

امروزه، اوضاع دیگر نمی‌تواند به این منوال باشد. بیش از هر زمان دیگری برای وقتمان نقشه‌ها داریم، حواس‌پرتی‌های اطرافمان خارج از تحمل است، اضطراب و فشار کاری از هر سو به ما وارد می‌شود، گاهی مجبوریم کار بیرون را با خود به منزل بیاوریم، هشدارها و پیام‌هایی که همه روز به دنبال ما هستند و توجه ما را می‌خواهند، و نسبت به قبل، زمان کمتری در اختیارداریم تا سطح انرژی خود را با انجام کارهایی مانند ورزش، تغذیه مناسب و خواب کافی تأمین کنیم. در این محیط جدید، بهره‌ورترین افراد کسانی نیستند که فقط وقت خود را به‌خوبی مدیریت کنند – بلکه آن‌هایی هستند که توجه و انرژی خود را نیز به‌خوبی مدیریت نمایند. درواقع با درک اهمیت این سه عنصر در بهره‌وری، واقعاً شگفت‌زده خواهید شد.

برای مثال، خواب کافی به زمان بیشتر نیاز دارد، اما انرژی و توانایی مدیریت توجه را تقویت می‌کند. حذف سروصداها و عوامل حواس‌پرتی هم نیاز به‌صرف زمان دارد، اما به مدیریت بهتر توجه کمک می‌کند زیرا تمرکز و شفافیت بیشتری را در طول روز فراهم می‌سازد. تغییر ذهنیت، نیاز به انرژی و توجه دارد، اما به شما امکان می‌دهد کارهای بیشتری را در زمان کمتری به انجام رسانید. هر سه این عناصر از اهمیت حیاتی برخوردارند.

اگر از وقت خود به‌درستی استفاده نکنید، مهم نیست چه میزان انرژی و تمرکز در اختیاردارید – در انتهای روز دستاورد چندانی کسب نخواهید کرد. اگر نتوانید تمرکز کنید یا توجه مناسبی را صرف کارها نسازید، مهم نیست بدانید هوشمندانه‌ترین وظایفتان کدم‌اند و چقدر انرژی دارید – نمی‌توانید با تمام وجود مشغول کار خود شده و بهره‌وری بیشتری داشته باشید. از سوی دیگر، اگر نتوانید انرژی خود را به‌خوبی مدیریت کنید، مهم نیست چه میزان قادر به مدیریت بهینه زمان و توجه خود هستید – در این صورت انرژی کافی ندارید تا بتوانید کارهای مدنظر خود را به انجام رسانید.

شاید مهم‌تر آنکه، اگر نتوانید هر سه این موارد را به‌صورت بهینه مدیریت کنید – یعنی توجه، انرژی و زمان، در آن صورت غیرممکن است که در طول روز بتوانید بصورت ارادی و هدفمند کارکنید. هنگامی‌که زمان خود را هدر می‌دهیم، درواقع در حال به تعویق انداختن کارها هستیم. هنگامی‌که نمی‌توانیم توجه خود را به‌خوبی مدیریت کنیم، حواسمان پرت می‌شود. و هنگامی‌که سطح انرژی خود را تقویت نمی‌کنیم، خسته یا «فرسوده‌ایم». (جالب است که مفهوم «فرسودگی» به نسبت جدید است، اولین بار در دهه ۱۹۷۰ بود که این مفهوم شکل گرفت.)

با توجه به این‌که بهره‌وری؛ کمتر به میزان کار انجام‌شده مربوط است، و بیشتر به میزان دستاوردهای کسب‌شده مرتبط است، هر سه این عناصر نمی‌توانند به یک‌میزان اهمیت داشته باشند. درواقع بهترین نقطه شروع برای افزایش بهره‌وری، تعیین کارهای با اهمیت و با ارزش است. تلاش شما برای کنترل زمان، توجه و انرژی بی‌نتیجه است، اگر در ابتدا ارزیابی نکنید چه‌کارهایی از اولویت بالاتری برخوردارند.

 

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X