در فرهنگ کاری امروز ما که بر گرفته از انقلاب صنعتی است، افراد به چشم یک ماشین دیده میشوند بدین صورت که هرچه بیشتر کار و از قوانین موجود پیروی کنند، خروجی بیشتری خواهند داشت. قوانین و فرهنگهایی بوجود آمده که احساس میکنیم رعایت نکردن آنها باعث میشود بهرهوری مطلوبی نداشته باشیم. بر همین اساس در این مقاله مروری بر پنج راز بهرهوری میشود که علم آنها را بررسی و اثبات کرده است. با ما همراه باشید تا از این پنج راز بهرهوری پرده بردازیم.
شماره 1: چند وظیفهای، شما را کارآمد میسازد
چند وظیفهای یا انجام دادن همزمان چندکار برای افراد مختلف، معنای متفاوتی دارد. شاید شما آن را تایپ ایمیل هنگام صحبت کردن با تلفن تعریف کنید؛ یا شاید همزمان به چندین کار بپردازید.
مهم نیست که چگونه چند کار را همزمان انجام میدهید؛ تغییر حالت یکی از ویژگیهای این فرآیند است. حتی زمانی که شما به معنای واقعی کلمه دو کار را همزمان انجام میدهید، مغز شما باید دو مرحله مجزا را پشت سر بگذارد: تغییر هدف و پایبندی به قوانین (تمرکز بر روی یک کار و نادیده گرفتن کار دیگر).
تحقیقات نشان داده است که تعویض وظایف همیشه از نظر زمان و انرژی ذهنی هزینه دارد؛ و این همان چیزی است. از نظر زمانی، شاید هزینه سوئیچ کردن بین وظایف مختلف چند دهم ثانیه در نظر گرفته شود. در واقع مشکل اینجاست که چند وظیفهای به تعداد زیادی سوئیچ مداوم بین کارها نیاز دارد که با گذشت زمان، باعث افزایش هزینه این جابجایی بین وظایف میشود بطوریکه در نهایت میتواند تا 40 درصد از میزان بهرهوریتان بکاهد.
شماره 2: سحرخیز باش تا کامروا باشی
طرفدارن، این موضوع را از زوایای متفاوت مورد بحث قرار میدهند. صرف نظر از اینکه کدام یک درست است، احتمالاً پی بردهاید که جامعه ما حول افراد سحرخیز شکل گرفته است. ریشههای سحرخیز بودن به قرنها پیش و به نیاکان ما یعنی پیوریتنها یا همان پاکدینان باز میگردد.
اما آیا سحرخیز باش تا کامروا باشی همیشه صدق میکند؟ به گفته دانشمندان، نه همیشه.
به عنوان مثال، این تحقیق نشان میدهد که بینشهای خلاقانه ممکن است در زمانهای “غیر مطلوب” روز نیز به دست آید. با این حال، مطالعه انجام شده توسط پروفسور زیست شناسی، کریستوفر رندلر؛ اثبات کرده است که افراد سحرخیز واقعاً به موفقیتهای بیشتری دست مییابند.
البته، یافتههای حاصل از مطالعه اخیر فقط میتواند بازتابی از هنجارهای فرهنگی باشد. شایان ذکر است که ساختار جامعه به گونهای است که احتمال رسیدن به موفقیت را برای افراد سحرخیز بیشتر میداند. حتی پروفسور رندلر اظهار میکند که رهبران کسب و کار باید یاد بگیرند که “شبها زودتر به رختخواب بروند و صبحها سحرخیز باشند”.
پس اینکه “سحرخیز باش تا کامروا باشی همیشه” واقعیت دارد؟ چنانچه فرد سحرخیزی هستید، به هر حال وظایف خود را در صبحگاه انجام میدهید. در غیر اینصورت بدانید که در زمینی بازی میکنید که به نفع همتایان سحرخیز شماست. بدبختانه، این بدان معناست که شاید برای دستیابی به موفقیت، زمانهای سختتری پیش رو داشته باشید. اما به نظر من، شما باید در مواقعی که بیشترین بهرهوری را دارید به کار خود ادامه دهید؛ حتی اگر در طول شب باشد. پس این فرصت را به خودتان بدهید که با توجه به ریتم درونیتان، بیشترین بهرهوری را داشته باشید.
شماره 3: اینترنت، عامل حواس پرتی
این روزها توصیههای زیادی مبنی بر قطع ارتباط با اینترنت میشنوید تا در نتیجه بتوانید بر کار خود تمرکز کرده و کارهای بیشتری انجام دهید. اگر بخواهم واضحتر بگویم، من قویاً معتقدم که این توصیه واقعاً به جا است. من یکی از طرفداران بزرگ اجتناب از حواس پرتیهای آنلاین هستم؛ زیرا طبق تجربه شخصی می دانم که این فضاهای مجازی چقدر اغوا کننده هستند.
اما آیا اینترنت همیشه باعث حواس پرتی میشود؟ یا مشکل جای دیگریست؟
مقالهای در مجله علم (Science) یکسری دیدگاهها را در این زمینه ارائه میدهد. نویسندگان دریافتند که وقتی نیاز به تحقیق و کسب اطلاات مربوط به تحقیق میشود، مشکل این نیست که مردم بیش از حد به اینترنت متکی هستند؛ بلکه مشکل اینجاست که آنها در یافتن اطلاعات مورد نظر خود ضعیف هستند؛ در نتیجه، زمان زیادی را صرف جستجوی آن میکنند و خود را در برابر حواسپرتیهای موجود در این فرآیند، آسیب پذیر میکنند (مخصوصاً فیس بوک و اینستاگرام!).
وقتی در حال انجام تحقیقات آنلاین هستید، اینترنت سرعت شما را کُند میکند؟ آیا اینترنت شما را از انجام کارها منحرف میکند؟ بله، البته اگر مهارت لازم برای استفاده بهینه از آن را نداشته باشید. اما اگر این مهارتها را ارتقا و تقویت کنید، میتوانید از اینترنت به عنوان ابزار تحقیقاتی بی رقیبی استفاده و به سرعت هر آنچه را که نیاز دارید پیدا کنید.
شماره 4: بی وقفه و مستمر کار کنید تا به هدف خود دست یابید
اغلب هنگامی که برای تمرکز مشکل داریم، به “داشتن اراده” تشویق میشویم؛ به ما گفته شده است که اگر بیوقفه و مستمر کار کنیم، کار را سریعتر انجام میدهیم، و تنها اندکی اراده لازم است.
اما علم ادعا میکند که چنین چیزی واقعیت ندارد.
به گفته محققی بنامِ روی اف باومایستر، نیروی اراده یک منبع محدود است که ما آن را با کار سخت و متمرکز از بین میبریم. وی تحقیقی را بر روی دانشجویان دانشگاه انجام داد که تأثیر این منبع محدود را اثبات میکند.
یک گروه از دانشجویان مجاز به خوردن کلوچههای شکلاتی بودند؛ و از گروه دوم خواسته شد که در خوردن کلوچهها (یک عمل اراده محور) مقاومت کنند. سپس از هر دو گروه خواسته شد تا مسائل پیچیده ریاضی را حل کنند.
اولین گروه از دانشجویان، آنهایی که قهرمانانه در برابر وسوسه شیرینیهای تازه مقاومت کردند، در این آزمون ضعیف عمل کردند. بسیاری از آنها خیلی زود از حل مسئله دست کشیدند. در عین حال، دانشجویانی که کلوچههای را خوردند، خوب عمل کردند. باومایستر اظهار داشت که گروه اول با مقاومت در برابر خوردن کلوچهها، از قدرت اراده خود “استفاده” کردند و در نتیجه برای حل مسئله ریاضی، نیروی کمی داشتند.
بر همین اساس لازم است به طور منظم استراحت کنیم تا قدرت اراده خود را بازیابیم؛ در واقع ما اینگونه طراحی و ساخته شدهایم. نادیده گرفتن این واقعیت، در بلندمدت به بهرهوری شما آسیب میرساند.
چیزی که من توصیه میکنم این است که….
هر نیم ساعت، چند دقیقه برای استراحت کغزتان وقت بگذارید تا منابع ذهنی خود را مجدداً پُر کند. به فیسبوک سر بزنید، به دوست خود پیام بزنید یا یک بازی آنلاین سریع انجام دهید، یا یک لیوان آب بنوشید. میتوانید فقط بایستید و چندتا حرکت کششی انجام دهید. خیلی زود متوجه خواهید شد که یک استراحت کوتاه به شما کمک میکند تا در هر کاری که روی آن کار میکنید کارآمدتر و بهتر عمل کنید.
شماره 5: هرگز نباید در خانه کار کنید
بسیاری از افراد، از شیوه کار در خانه گلایه میکنند و ادعا میکنند حواس پرتیهای زیادی وجود دارد – برای مثال، تلویزیون، یخچال، بچهها، افرادی که به منزل شما میآیند و غیره. آنها همچنین ادعا میکنند که مغز شما در خانه تمرکز کمتری دارد زیرا محیط را با یک حالت آرام مرتبط میکند. این افراد بدبین، اجاره محیط اداری را توصیه میکنند، جایی که میتوانید بدون حواسپرتی بر کار خود تمرکز کنید.
اما علم، داستان متفاوتی را بیان میکند.
یک مطالعه به طور تصادفی کارکنان یک شرکت چینی را برای کار در خانه انتخاب کرد و عملکرد آنها را با گروه کنترل کارکنان در دفتر مقایسه کرد. عملکرد گروهی که در خانه کار میکردند، 13 درصد افزایش داشت، و به عبارتی از همتایان خود در محیط کار بهتر بودند! جالب اینجاست که این افزایش عملکرد در دو بخش کاملاً مشهود بود: زمان صرف شده در کار و عملکرد کاری به ازای زمان. گروه کار در خانه، زمان بیشتری در هر شیفت کار میکردند. اکثر کارکنان گزارش دادند که از کار در خانه خوشحالتر هستند. پس از پایان مطالعه، به آنها اجازه داده شد در صورت تمایل این کار را ادامه دهند؛ و کسانی که این گزینه را انتخاب کردند، بعدها کارآمدتر عمل کردند.
البته، منظور این نیست که باید حتماً در خانه کار کنید؛ چرا که برخی از افراد در محیط اداری بهرهوری بیشتری دارند. برخی دیگر وقتی در کافیشاپها کار میکنند کار بیشتری انجام میدهند؛ برخی دیگر نیز ترجیح میدهند در کتابخانه کار کنند.
روشهای متفاوت برای افراد مختلف
اما اگر در خانه عملکرد بهتری دارید و فرصت این کار را دارید، پس ادامه دهید! علم در کنار شماست.
اگر رئیس شما مخالف دورکاری است، تحقیقات را به او نشان دهید. شاید وی متقاعد شد به شما اجازه دورکاری دهد.
نتیجه گیری: فرهنگ و علم گاهی با هم تلاقی دارند
به سختی میتوان گفت نکات بهرهوری فوق از کجا و چه زمانی سرچشمه گرفتهاند. در واقع اینطور بنظر میرسد که فرهنگی حول باورهای خود درباره نحوه انجام بهترین عملکردها طراحی کردهایم.
اما آیا این فرض درست است؟ یا آیا ممکن است اعتقادات ما در مورد بهرهوری ناشی از نحوه سازماندهی جامعه باشد؟ درکل خیلی نگران نباشید، بیشتر این اظهارات جنبه فلسفی دارند.
نکته اینجاست که درخواست از افراد برای سحرخیزی، کار در یک دفتر و قطع ارتباط با دنیای خارج ممکن است به دلایل مختلفی باشد؛ و همهی آنها مبتنی بر علاقه محض به افزایش بهرهوری نیستند. به یاد داشته باشید، طرح موجود از جوامع ما در طول انقلاب صنعتی ایجاد شد. هنگامی که خط مونتاژ اختراع شد، مدیران از کارگران به نوعی استفاده ابزاری کردند؛ اما شما ابزار کار نیستید و مهمتر از همه، علم بیانی متفاوت از آنچه توسط روسای ما در مورد نحوه کار مؤثر و کارآمد بیان شده است، بازگو میکند.
وقتی در ارتباط با جهان باشیم، بهرهوری بیشتری داریم. وقتی به خود استراحتهای منظمی میدهیم تا نیروی اراده خود را دوباره بازبابیم، کارآمدتر میشویم؛ و وقتی در زمانها و مکانهایی که برای ما راحتتر است کار میکنیم، خوشحالتر میشویم.
منتظر استانداردهای اجتماعی نباشید؛ با علم پیش بروید؛ و تصور نکنید که دیگران میتوانند بهترین نسخه را برای شما بپیچند. پس تا جایی که میتوانید، مسیر خود را تعیین کنید – مسیری که مکمل روال روزانه و ریتمهای داخلی شماست. در این صورت، شادتر خواهید بود، بیشتر درگیر کار خود میشوید و به بهرهوری بالاتری دست پیدا خواهید کرد.
نظرات کاربران